سناریو
وقتی شب باهاشون قهری و پیششون نمیخوابی
چان : پرنسس میدونی که بدون تو خوابم نمیبره لطفا منو ببخش
لینو : من که نمیام حالا هر کار خواستی بکن ( میره تو اتاق )
لینو : ( میاد بیرون ) نه اشتباه گفتم حالا اومدم بیا بریم بخوابیم تروخدا
چانگبین : میاد بازو هاشو دور گردنت حلقه میکنه : نمیتونی بری
فلیکس : خوابیده بودی رو مبل و میاد از جلو بغلت میکنه و میبوستت : من تحمل دوریت رو ندارم
هیونجین : میاد براید بغلت میکنه و نمیزاره بری
جیسونگ : خوابت برده بود برای همین آروم بغلت میکنه و میبرتت به سمت اتاق میزارتت رو تخت و شروع میکنه به نوازش موهات
سونگمین : هه الان فکر کردی مثلا من نمیتونم بخوابم ؟ خب درست فکر کردی بیا بریم بخوابیم البته خب لطفا
جونگین : دلت میاد روباه کوچولوت تنها بخوابه ؟
چان : پرنسس میدونی که بدون تو خوابم نمیبره لطفا منو ببخش
لینو : من که نمیام حالا هر کار خواستی بکن ( میره تو اتاق )
لینو : ( میاد بیرون ) نه اشتباه گفتم حالا اومدم بیا بریم بخوابیم تروخدا
چانگبین : میاد بازو هاشو دور گردنت حلقه میکنه : نمیتونی بری
فلیکس : خوابیده بودی رو مبل و میاد از جلو بغلت میکنه و میبوستت : من تحمل دوریت رو ندارم
هیونجین : میاد براید بغلت میکنه و نمیزاره بری
جیسونگ : خوابت برده بود برای همین آروم بغلت میکنه و میبرتت به سمت اتاق میزارتت رو تخت و شروع میکنه به نوازش موهات
سونگمین : هه الان فکر کردی مثلا من نمیتونم بخوابم ؟ خب درست فکر کردی بیا بریم بخوابیم البته خب لطفا
جونگین : دلت میاد روباه کوچولوت تنها بخوابه ؟
- ۶.۰k
- ۲۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط